لاغر کردن

 لاغر کردن برام شده یه رویا نمی تونم جلوی پرخوری خودم رو بگیرم

• همیشه دهنم داره می جنبه
• می دونم سیر شدم ولی نمی تونم جلوی خودم رو بگیرم
• خیلی شده تصمیم گرفتم لاغر کنم ولی نشده
• آخه همه می خورند ، نمیشه که من نخورم
• خیلی شده که تصمیم گرفتم شام نخورم ولی وقتی سفره پهن میشه نظرم عوض میشه
• عادت کردم به خوردن ، نمی تونم جلوی عادتم رو بگیرم
• می دونم خیلی چیزها چاق کننده هستش ولی نمیشه نخورد
• وقتی تصمیم می گیرم لاغر بشم دائم یا مهمونی دعوت میشیم یا داریم مهمونی می دهیم
• فست فود و نوشابه و شیرینی رو از من نگیرید ، هرچی میخواهید رو بگیرید
• آخه یک چیز بگم : لذتی بالاتر از خوردن هست !
• چند دفعه تصمیم گرفتم که کمتر بخورم ولی ضعف کردم و نتونستم
• می دونم نوشابه چاق می کنه ولی آخه میشه غذا رو بدون نوشابه خورد
• آخرین باری که ورزش کردم رو یادم نمیادش
• بدن من برای ورزش ساخته نشده
• چاقی من ژنتیکی هستش وگرنه لاغر می کردم
• کار من یک جوریه که فرصت برای ورزش کردن رو ندارم
• کار من جوریه که می رسم خونه ۱۰ شبه بعد هم شام می خورم و می خوابنم پس چاق می شم

بهانه برای لاغر نکردن زیاد هست

اینها هر کدام می تواند بهانه هایی باشد که برای چاق بودن خودمان بیاوریم و هیچوقت لاغر کردن را جزء برنامه های خودمان قرار ندهیم

البته بهانه ها تمامی ندارد و برای اینکه از لاغر کردن فرار کنیم بهانه های دیگری هم وجود دارد که می توان در همین بهانه ها ادغامشان کرد

مطمئن ترین و بهترین کار برای لاغر کردن این است که ما ذهن خودمان را از هر گونه بهانه ای خالی کنیم یا حداقل خودمان را برای روبرو شدن با بهانه ها آماده کنیم

من همیشه میگم که خداوند با قرار دادن انسانهای معلولی که توانسته اند بر معلولیت خودشان غلبه کنند و موفق بشوند حجت را بر ما تمام کرده و ما دیگر نمی توانیم هیچ بهانه ای بیاوریم

افرادی همانند استیون هاوکینگ یا نیک آچیچ

پیشنهاد می کنم این فیلم را در لینک زیر ببینید تا معنی بهانه گرفتن ممنوع را بهتر درک کنید

اگر این فیلم را دیدید و تصمیم قاطع گرفتید که می خواهید لاغر کنید

 حال با من همراه باشید که راهکارهای لاغر کردن را با شما (بعد از معرفی مفهوم بسیار مهم اهرم لذت و رنج ) در میان بگذارم

اهرم لذت و رنج لاغر کردن

شما هر کاری که انجام می دهید به واسطه لذتی است که از آن می برید

و اگر کاری را انجام نمی دهید به واسطه رنجی است که از انجام دادن آن ناشی می شود

حال اگر اهرمی داشته باشیم که قسمت لذت آن غلبه بر رنج آن باشد شما آن را انجام می دهید

و اگر قسمت رنج آن سنگین تر از لذت آن باشد شما از انجام دادن آن پرهیز می کنید

وقتی شما لذتی که از زیاد خوردن می برید هنوز غلبه بر رنج چاقی و بیماری دارد

نمی توانید خود را به نخوردن مجبور کنید

بنابراین اول باید کفه رنج چاقی را سنگین کنید

به بیماریهای ناشی از چاقی فکر کنید

به اینکه تناسب اندام ندارید و دیگران به شما به عنوان یک فرد چاق نگاه می کنند

اینکه نمی توانید هر لباسی را بپوشید

اینکه نمی توانید با خیال کاملا راحت و بدون عذاب وجدان هر غذایی را بخورید

…

باید این را متذکر بشوم که هر فرد باید با خود خلوت کند

و در ذهن خودش این مسئله یعنی رنج چاقی را بررسی کند و نمی توان یک نکته را برای همه تعمیم داد

ممکن است یک خانم از اینکه جاری (زن برادر شوهر) او لاغر است و او چاق است رنج می برد

یکی ممکن است وقتی با دوستانش به استخر می رود

و مجبور می شود که لخت شود از هیکل خود خجالت می کشد

دیگری وقتی به اتاق پرو می رود تا لباسی را امتحان کند

از اینکه نمی تواند لباس مورد علاقه خود را بخرد رنج می برد

کدامیک غلبه دارد ؟

اگر کفه رنج غلبه دارد پس برای لاغر کردن خود را آماده کنید

می توانید برعکس این قضیه را هم تصور کنید

اینکه کفه لذت از لاغر کردن در برابر کفه رنج لاغر کردن سنگین تر یا سبک تر است ؟

این بار هم ببینید که لاغر کردن برای شما آن اندازه با ارزش است که حاضر باشید رنج حاصل از آن را تحمل کنید ؟

من به شما قول می دهم

اگر همین اهرم لذت و رنج را به درستی برای خودتان ترسیم کنید

و صادقانه بتوانید کفه رنج چاق شدن را  از کفه لذت زیاد خوردن سنگین تر کنید

مهمترین و بزرگترین قدم در راه رسیدن به لاغری را برداشته اید

اگر با خودتان خلوت کرده اید و اهرم را بر روی کاغذ ترسیم کرده اید !

اگر با خودتان صادقید و تصمیم جدی برای لاغر کردن گرفته اید !

اگر با خودتان بدون هیچ تعارفی به این نتیجه رسید که کفه رنج بر لذت چاقی غلبه دارد !