می خوام تغییر کنم
بسته دیگه خسته شدم باید تغییر کنم
این عادت بدم داره زندگی من رو از بین می بره ، باید هر جوری هست ترکش کنم
زندگی من خیلی بهم ریخته شده ، باید هر جوری هست عوضش کنم
دوست ندارم این رو بگم ولی از خودم حالم بهم میخوره ، باید یک تغییری در خودم ایجاد کنم
می خوام تغییر کنم
….
این جملاتی است که ممکنه در مقاطع مختلف به ذهن و زبان ما جاری بشه
حال اگر چنین اتفاقی افتاد چکار باید بکنیم ؟
تبریک به شما
اول باید به واسطه طرح همین موضوعات ، جملات یا سوالات باید به خودتان تبریک بگویید
چرا؟
چون خیلیها هستند که اصلا هیچ تغییری به ذهنشان نمی رسد و به همان زندگی روزمره و تکراری خودشان عادت کرده اند
اصلا برایشان هیچ چیزی ایجاد نمیشه که بخواهند ناراحت بشوند و تاسف بخورند
یک زندگی کاملا یکنواخت و تکراری که اگر هم نکته منفی در آن نباشد هیچ نکته مثبتی در آن وجود ندارد
ولی شما در یک لحظه از خودتان ناراحت شدید چون نمی خواهید بر اساس تکرار به همان روش و مدل قبل زندگی خود را ایجاد کنید
و با خودتان تصمیم گرفته اید که :
می خوام تغییر کنم
می خوام زندگیم رو عوض کنم
سوالات و تصمیمات سرنوشت ساز
این همان سوالاتی است که می تواند سرنوشت شما را تغییر دهد
پس درود و آفرین به شما که این سوالات و این تصمیمات را با خودتان مطرح کردید
همین که از خودتان پرسیدید
من می خوام تغییر کنم
من زندگیم رو می خوام عوض کنم
اما چگونه؟
اما حالا چگونه تغییر کنم؟
نکته مهم تغییر این است که تغییر بدون بهره بردن از اصول و قواعد امکان پذیر نیست
اجازه بدهید که به گونه ای دیگر این سوال را از شما بپرسم
کاری یا حرفه ای بدون فوت و فن؟
کاری یا حرفه ای را سراغ دارید که اصول و قواعد یا فوت و فنی نداشته باشد ؟
یک بار در جمعی این را مطرح کردم
یکی از حضار در پاسخ گفت : رفتگری
من در جواب او گفتم که : نه اینگونه نیست و برای اثبات حرفم به برنامه ای از خندوانه اشاره کردم که
رامبد جوان از این قشر زحمتکش دعوت کرده بود تا در برنامه اش حضور پیدا کنند
در آن برنامه خندوانه ، نیما (کاراکتر دوم برنامه خندوانه ) با یک جاروی دستی بلند حضور پیدا کرد و شروع کرد به جارو زدن
وقتی که داشت جارو می زد یکی از رفتگران به او تذکر داد که جارو را درست دست نگرفته ای
و چون دید نیما متوجه درست دست گرفتن جارو نمی شود و مجبور شد بیاد و خودش نحوه درست دست گرفتن و جارو زدن را بهش یاد بدهد
هر کاری هر چقدر هم ساده باشد بالاخره برای خود اصول و قواعدی دارد
حتی در قدیم آب حوض کشی
در قدیم که خانه ها همه حوض داشتند هر کس که کاری پیدا نمی کرد یک سطل می خرید و راه می افتاد
و داد می زد : آب حوض می کشیم
بعد آب حوض خانه ها را خالی می کرد ولی همین کار هم فوت و فن داشت :
چه سطلی باید داشته باشم ؟ دسته اش چگونه باشد ؟ حلب باشد یا آهنی ؟
لجن انتهای حوض را چگونه خالی کنم ؟ چگونه باید ته حوض را بشورم؟
فوت و فن
حالا که این کارهای نسبتا ساده اینگونه فوت و فن دارد
از مقوله نه چندان ساده و راحتی همچون تغییر ما انتظار داریم که بدون یادگیری هیچ اصل و قاعده ای به این مهم دست پیدا کنیم
باید برای موفقیت در هر کاری فوت و فن آن را یاد گرفت
اگر بر فرض که کار خیلی ساده باشد و بعد از یک مدتی می توانید به فوت و فن آن دست پیدا کنید باز هم یادگیری آن می تواند شما را زودتر به نتیجه برساند
اجازه بدهید داستان معروف فوت کوزه گری را با هم بخوانیم تا هرچه بیشتر با این موضوع و اهمیت آن آشنا شویم :
داستان فوت و فن
استاد کوزهگری بود که خیلی با تجربه بود و کوزه های لعابی که می ساخت خیلی مشتری داشت.
شاگردی نزد وی کار می کرد که زرنگ بود و استاد به او علاقه داشت و تمام تجربههای کاری خود را به او یاد داد.
شاگرد وقتی تمام کارها را یاد گرفت. شروع به ایراد گرفتن کرد و گفت مزد من کم است.
و کم کم زمزمه کرد که من می توانم بروم و برای خودم کارگاهی راه اندازی کنم و کلی فایده ببرم.
هرچه استاد کوزه گر از او خواهش کرد مدتی دیگر نزد او بماند تا شاگردی پیدا کند و کمی کارها را یاد بگیرد تا استاد دست تنها نباشد
پسرک قبول نکرد و او را دست تنها گذاشت و رفت.
شاگرد رفت و کارگاهی راه اندازی کرد
و همانطور که یاد گرفته بود کاسه ها را ساخت و رنگ کرد و روی آن لعاب داد و در کوره گذاشت.
ولی متوجه شد که رنگ کاسه های او مات است و شفاف نیست.
دوباره از نو شروع کرد و خاک خوبتر انتخاب کرد و در درست کردن خمیر بیشتر دقت کرد
و بهترین لعاب را استفاده کرد و آنها را در کوره گذاشت
ولی باز هم مشکل قبلی بوجود آمد.
فوت کوزه گری
شاگرد فهمید که تمام اسرار کار را یاد نگرفته. نزد استاد رفت و مشکل خود را گفت.
و از استاد خواهش کرد که او را راهنمائی کند.
استاد از او پرسید که چگونه خاک را آماده می کند و چگونه لعاب را تهیه می کند و چگونه آنرا در کوره می گذارد.
شاگرد جواب تمام سوالها را داد.
استاد گفت: درست است که هر شاگردی باید روزی استاد شود ولی تو مرا بی موقع تنها گذاشتی.
بیا یک سال اینجا بمان تا شاگرد تازه هم قدری کار یاد بگیرد و آن وقت من هم تو را راهنمائی خواهم کرد و تو به کارگاه خودت برو.
شاگرد قبول کرد یکسال آنجا ماند ولی هر چه دقت کرد متوجه اشتباه خودش نمی شد.
یک روز استاد او را صدا زد و گفت بیا بگویم که چرا کاسه های لعابی تو مات است.
استاد کنار کوره ایستاد و کاسه ها را گرفت تا در کوره بگذارد به شاگردش گفت چشمهایت را باز کن تا فوت وفن کار را یاد بگیری.
استاد هنگام گذاشتن کاسه ها در کوره به آنها چند فوت می کرد. بعد از او پرسید: ” فهمیدی “.
شاگرد گفت: نه.
استاد دوباره یک کاسه دیگر برداشت و چند فوت محکم به آن کرد و گرد وخاکی که از آن برخاسته بود به شاگرد نشان داد و گفت:
این فوت و فن کار است!
این کاسه که چند روز در کارگاه می ماند پر از گرد و خاک می شود در کوره این گرد وخاک با رنگ لعاب مخلوط می شود و رنگ لعاب را کدر می کند.
وقتی آنرا فوت می کنیم گرد وغبار پاک می شود و لعاب خالص پخته می شود و رنگش شفاف می شود.
حالا پی کارت برو که همه کارهایت درست بود و فقط همین فوت را کم داشت.
همه را شیفته صحبت کردنتان کنید
مجموعه رایگان صوتی خوب فکر کردن و خوب حرف زدن در لحظه
اقدامک
بزرگترین قدم برای ایجاد تغییر همان است که شما تصمیم به تغییر بگیرید ، اگر این چنین هست شما ۵۰ درصد راه را رفته اید
برای قدم دوم لازم است که با اصول و قواعد تغییر آشنا شوید ، با ما همراه باشید تا شما را با اصول و قوائد تغییر آشنا کنیم
خلاصه
بنابراین مهمترین نکته یادگیری تغییر این است که اصول و قواعد تغییر را یاد بگیریم
اصولی که می تواند تضمین کننده موفقیت ما در اجرای تغییرات و ترک عادتمان شود
هر جا که به ذهن ما رسید که : می خوام تغییر کنم (می خوام زندگیم رو عوض کنم )
تصمیم می گیریم و بر اساس اصول وقواعد تغییر تصمیم خود را عملی می کنیم
بنده در مقالات قبل به این اصول و قواعد اشاره کرده و توضیحات مبسوطی را نگاشته ام
ولی برای اینکه شما بتوانید تمام این اصول و قواعد را در کنار هم داشته باشید ،
شما را ارجاع می دهم به کتاب کار حضرت فیل
که کتابی مرجع و تخصصی است راجع به موضوع تغییر و ترک عادت
پیشنهاد
پیشنهاد میکنم برای آشنایی با اصول تغییر ، مقاله زیر را مطالعه نمایید
معرفی کتاب
یکی از کتاب هایی که میتواند شما را در پیمودن مسیر تغییر و ترک عادت همراهی کند
کتاب : راز زندگی موفق ( برتری خفیف ) ( Secret to a Successful Life )
نویسنده : جف اولسون
که از نظر علمی و آکادمیک به این موضوع پرداخته است
با سلام
بسیار زیبا و متین مطالب را بیان نمودید. امیدوارم بتوانم از نصایح شما استفاده لازم را ببرم
ممنون و سپاس از شما بزرگوار
با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی
مقاله ارائه شده بسیار مفید و کاربردی بود
سلام
ممنون از حسن نظر و دقت حضرتعالی
سلام
ممنون از حسن نظر و دقت حضرتعالی
سلام ممنون از مقاله خوبتان مخصوصا مثال پیرمرد قضه خیلی خوب بود
سلام و ممنون از شما
امیدوارم مفید فایده واقع شده باشد