عادت بد
عادت بد در ما بوجود آمده و به عادت بد خودمان عادت می کنیم بدون اینکه خودمان متوجه باشیم
همانگونه هم می توانیم به عادات خوبمان عادت کنیم
حال اگر به عادت خوبمان توجه نکنیم مشکلی بوجود نمی آید
ولی اگر متوجه نباشیم که عادت بد داریم چی ؟
به طور مثال :
شخصی که دهانش بوی بد می دهد و خودش متوجه نیست
یا زیر بغل کسی که عرق کرده و خودش نمی تواند آن را ببیند
می خواهم برای اینکه شما بزرگواران خیلی بهتر و واضح تر این موضوع را درک کنید از حضرت مولانا و مثنوی به غایت زیبا و پرمحتوای او وام بگیرم :
داستان دباغ در بازار عطر فروشان
بوی عطرش زد ز عطاران راد
تا بگردیدش سر و بر جا فتاد
همچو مردار اوفتاد او بیخبر
نیم روز اندر میان رهگذر
جمع آمد خلق بر وی آن زمان
جملگان لاحولگو درمان کنان
آن یکی کف بر دل او می براند
وز گلاب آن دیگری بر وی فشاند
کس نمیداند که چون مصروع گشت
یا چه شد کور افتاد از بام طشت
یک برادر داشت آن دباغ زفت
گربز و دانا بیامد زود تفت
اندکی سرگین سگ در آستین
خلق را بشکافت و آمد با حنین
کز خلاف عادتست آن رنج او
پس دوای رنجش از معتاد جو
چون جعل گشتست از سرگینکشی
از گلاب آید جعل را بیهشی
داستان به زبان ساده
روزی مردی از بازار عطرفروشان میگذشت، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد.
مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی میگفت، همه برای درمان او تلاش میکردند. یکی نبض او را میگرفت، یکی دستش را میمالید، یکی کاه گِلِ تر جلو بینی او میگرفت، یکی لباس او را در میآورد تا حالش بهتر شود. دیگری گلاب بر صورت آن مرد بیهوش میپاشید و یکی دیگر عود و عنبر میسوزاند.
اما این درمانها هیچ سودی نداشت. مردم همچنان جمع بودند.
هرکسی چیزی میگفت. یکی دهانش را بو میکرد تا ببیند آیا او شراب یا بنگ یا حشیش خورده است؟ حال مرد بدتر و بدتر میشد و تا ظهر او بیهوش افتاده بود. همه درمانده بودند.
تا اینکه خانوادهاش باخبر شدند، آن مرد برادر دانا و زیرکی داشت او فهمید که چرا برادرش در بازار عطاران بیهوش شده است، با خود گفت: من درد او را میدانم، برادرم دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات است.
او به بوی بد عادت کرده و لایههای مغزش پر از بوی سرگین و مدفوع است. کمی سرگین بدبوی سگ برداشت و در آستینش پنهان کرد و با عجله به بازار آمد.
مردم را کنار زد، و کنار برادرش نشست و سرش را کنار گوش او آورد بگونهای که میخواهد رازی با برادرش بگوید. و با زیرکی طوری که مردم نبینند آن مدفوع بد بوی را جلو بینی برادر گرفت. زیرا داروی مغز بدبوی او همین بود.
چند لحظه گذشت و مرد دباغ به هوش آمد. مردم تعجب کردند وگفتند این مرد جادوگر است. در گوش این مریض افسونی خواند و او را درمان کرد.
همانگونه که به زیبایی هرجه تمام تر مولانا در این داستان نشان داده است که عادت بد چه بلاهایی می تواند به سر ما بیاورد طوری که عادت خوب مشکل ما بشود و هیچ راهی برای ایجاد عادت خوب باقی نماند
همه را شیفته صحبت کردنتان کنید
مجموعه رایگان صوتی خوب فکر کردن و خوب حرف زدن در لحظه
اقدامک
از نزدیکترین افراد زندگی خود بخواهید که عادتهای بد شما را به شما بگویند
اگر به هر دلیلی طفره رفتند به سراغ دیگری بروید و از او بخواهید به عنوان هدیه به شما ، عادت بدتان را یادآوری کنند
به او بگویید : که اگر تو به من این را نگویی باعث ضرر و زیان من می شوی
خلاصه
عادت مقوله ای است پیچیده ومرموز
می تواند به گونه ای استتار نماید که ما به هیچ وجه متوجه آن نشویم و از او غافل باشیم
بهترین راه برای پیداکردن عادت بد خودمان این است که هر از چندگاهی دقایقی با خودمان خلوت کنیم و به عادات خود فکر کنیم به طور مثال یک هفته خود را مرور کنیم که چه کارهایی را از روی عادت انجام داده ایم که به پیشرفت ما منجر نشده است
یا اگر خودمان در درک آن عاجز بودیم از نزدیکان خود پرسش کنیم
اگر موفق به شناسایی عادت بد خود شدید
من به شما تبریک می گویم
چون خیلیها به عادت بد خود عادت کرده اند و هیچ خبری از آن ندارند
شما دشمن خود را شناختید
حالا وقت آن است که با او مبارزه کنید
پیشنهاد
برای این مبارزه هم من شما را دعوت می کنم که مقالات ذیل را مطالعه کنید تا در این مبارزه موفق شوید
معرفی کتاب
یکی از کتاب هایی که میتواند شما را در پیمودن مسیر تغییر و ترک عادت همراهی کند
کتاب : جادوی فکر بزرگ( the magic of thinking big )
نویسنده :دیوید شوارتز
که از نظر علمی و آکادمیک به این موضوع پرداخته است
ممنون از مطالب مفید و کاربردی که بسیار شیوا بیان نمودید .
استفاده از شعر و داستانهای کهن ، جذابیتی دو چندان به این مطالب بخشیده .
موفق و شاد باشید .
سلام و تشکر از شمایی که این مطالب را با دقت خود مطالعه نمودید
داستانها و ادبیات ما سرشار از نکات عبرت آموزی است که میتواند سرنوشت فرد یا جامعه ای را به بهترین نحو ممکن تغییر دهد
با سلام خدمت شما استاد محترم
احسنت به انتخاب هوشمندانه شما، داستان جالبی رو بیان کرده بودید و همچنین پیشنهاد شما برای اقدامک عالی بود.
سلام و ممنون از نوع نگاه دقیق شما
امیدوارم که بیان این نوع داستانها و تاکید بر آنها بتواند برای آنانی که دنبال جرقه یا بهانه ای برای تغییر هستند فرصت مناسب فراهم کند
موضوعی که مطرح کردید و تمثیل داستان مولوی واستنتاجی که ازان کردید جالب بودونیز اقدامک/هرازگاهی ازاطرافیانمان بازخورد بگیریم درموردرفتارهای روزمره مون/بسیارکمک میکنه به بهبودفردی/موفق باشید
از ابنکه این مقاله را چنین دقیق و موشکافانه خواندید سپاسگزارم
هیچ مطلبی یا مقاله ای که در نهایت منجر به اقدامی یا عملی نشود کاربردی نخواهد داشت
سلام
واقعا مطلبتون زیبا بود
ممنون
از حسن نظر و دقت شما ممنون و سپاسگزارم
با سلام خدمت استاد غریبیان عزیز و گرامی
بسیار مقاله خوب و جالبی است، متأسفانه این مشکل اکثر ما آدمهای این شکلی هستیم، و عادات و اعمال بدی که داریم را نمی بینیم. ما یک فامیلی داریم که هیچ یک از افراد فامیل از زبان این فرد در آسایش نیست و همه را از دم تیغ می گذراند. خوشبختانه با شرکت در کلاس هوش کلامی استاد بهرام پور، با حاضر جوابی آشنا شده و در تعطیلات در جواب یکی از موشکهای ایشان، من نیز موشکی سهمگین تر بسویش روان نمودم و جالب اینکه، تا شب تو لک فرو رفت و شب علاوه بر عذرخواهی از ایشان، نتیجه رفتار بد خودش را به ایشان یادآوری نمودم و آنگاه ایشان متوجه رفتار ناشایست خویش گردید. هر چند که اینجانب نیز از اینکه از این مهارت استفاده کرده بودم، بشدت ناراحت و نگران بودم.
موفق و پیروز باشید.
ممنون و سپاسگزارم استاد گرامی
مثالی که حضرتعالی زدید بسیار ارزشمند و کاربردی بود
بنده که شناخت و ارادت نسبت به حضرتعالی دارم میدانم که شخصی که در مثالتان عنوان کردید
حتما حتما از این رذیله یا عادت بد در حد بالایی برخوردار بود که شما مجبور به پاسخ شدید
ولی شاید از این عادت بد خود خبر نداشت که با این کلام شما این عادت بد خود را ترک می کند
(البته قیافه او بعد از این داستان دیدن داشت)
سلام استاد گرامی متشکرم از مقاله ی خوبتان ترک عادت های بد و ایجاد عادت های خوب اولین قدم برای خود سازی و حرکت در مسیر رشد می باشد ممنونم که در این مهم به انسان ها کمک می کنید پایدار و پیروز باشید
سلام
لطف شما مستدام
ممنون از اینکه این اندازه خوب و دقیق مقاله را مطالعه فرمودید