بهانه تغییر نکردن
بهانه ترک نکردن عادت
یکی از مهمترین بهانه ها برای اینکه تغییر نکنیم :
بهانه عدم امکانات
بهانه عدم فرصت
بهانه نداشتن شانس
خیلی وقتها که در تغییر دادن خودمان مؤفق نبودیم
بدون اینکه حتی خودمون هم متوجه باشیم
یک بهانه تغییر نکردن بزرگی در ذهنمون داریم :
اون هم نداشتن عدم امکانات ، عدم فرصت یا شانس هست :
ما که شانس نداریم !!
اگر فلان چیز رو داشتم !!!
خانواده ام نمی زارند !!
جامعه ما اینجوریه !!
مملکت به ما اجازه نمی ده !!
و با همین بهانه تغییر نکردن :
یا صورت مسأله تغییر را پاک کردیم
یا برای ناموفق بودن در تغییر ، یک دلیل دیگر غیر از خودمان پیدا کردیم که تمام کاسه و کوزه ها را سر او بشکنیم.
اجازه بدهید با ذکر دو مثال ، راه هر گونه بهانه تغییر نکردن را بر روی خودمون ببندیم
و هر وقت که بهانه تغییر نکردن و بهانه ترک نکردن عادت جلوی روی ما سبز شد
با یادآوری دو مثال صابونچی و نیک وی آچیچ سریع از این بهانه دور شویم
استاد صابونچی بهترین مثال ایرانی :
زنده یاد استاد صابونچی ، استادی به نام در عرصه خوشنویسی بود به حدی که تمام تابلوهای ایشان با قیمتهای بسیار بالا معامله میشد
استاد تصادف وحشتناکی میکنه و دست راست استاد یعنی همان دستی که با آن خوشنویسی می کرد در این صانحه رانندگی فلج میشود
این تصادف باعث می شود که استاد صابونچی امکان خوشنویسی با این دست را از دست بدهد
خب اگر ما جای استاد بودیم با خودمون چه می گفتیم :
ای به خشکی شانس ! آخه این چه بلایی بود که خداوند بر سر من نازل کرد !!
خدایا همه چیز رو از من گرفتی !!!
و …
ولی استاد چه کرد ؟
سه سال با اشک و درد با دست چپ خوشنویسی کرد
تا توانست به با دست چپ هم به همان قدرت دست راست بنویسد
نیک وی آچیچ بهترین مثال خارجی :
نیک وی آچیچ نیز فردی است که بدون دست و پا ولی توانسته به موفقیتهای بسیار دست پیدا کند
پیشنهاد می کنم فیلم نیک وی آچیچ را همین الان مشاهده کنید
تا دیگر بهانه تغییر نکردن به دنبال شما نیاید
یا اگر آمد با یادآوری این فیلم حداقل بدانیم که :
اگر تغییر نمی کنیم یا موفق نیستیم دلیلش را باید در خودمان جستجو کنیم
مطالبتون خیلی عالیه
سلام
ممنون از حسن نظر شما