بهانه برای تغییر نکردن
بهانه برای تغییر نکردن در یکی از حکایات مثنوی معنوی حضرت مولانا به وضوح و شفاف تشریح شده است :
بهانه برای تغییر نکردن (داستان قاطر و شتر)
قاطری دو شتر را در سر راه خود دید و از فرصت بدست آمده استفاده کرد و از آنها پرسید که :
من و شما هر دو همکاریم و کارمان باربری است و حمالی
ولی تا به حال نشنیده ام که شتری سکندری خورده باشد و به زمین خورده باشد یا پایش به جایی گیر کند و به زمین بیفتد در حالیکه ما همیشه در حال زمین خوردن هستیم ، می شود دلیلش را بگویید
یکی از شترها رو کرد به قاطر و گفت :
اگر می خواهی دیگر به زمین نخوری باید نوع رفتارت را عوض کنی و همانند ما رفتار کنی
ما هر دو باربریم و باید بار را به مقصد برسانیم پس چرا همانند تو عجله کنیم
اگر زود برسانیم باید دوباره یک سرویس دیگر بار ببریم پس چه فایده ای دارد
تو هم باید همانند ما آهسته بروی تا دیگر زمین نخوری
بهانه قاطر برای تغییر نکردن
قاطر که دنبال بهانه برای تغییر نکردن خودش بود ، گفت :
آخه ما نوع راه رفتنمان دست خودم نیست ، اگر یواش برویم کتک می خوریم
بنابراین باید سریع برویم و بدویم
راه حل شتر برای تغییر قاطر
شتر دوباره در جوابش گفت :
اگر یک مدتی آهسته بروی و ضربات صاحبت را تحمل کنی ، دیگر کسی کار به کار تو ندارد
یا می گویند که این بدرد بار بردن نمی خورد یا می گویند که باید همینگونه که هست تحملش کنیم و توقع سرعت از او نداشته باشیم
تازه ما سرمان را هم بالا می گیریم و می توانیم و دور از یک متری خودمان را ببینیم و اگر احیانا مانعی جلویمان بود چون سرعتمان هم پایین است پس فرصت تغییر مسیر برای ما بوجود می آید
اصرار قاطر بر تغییر نکردن
قاطر که دوست نداشت به هیچ وجه تغییر کند و دنبال بهانه برای تغییر نکردن رفتارش بود ، پس گفت :
آخه ما دست خودمان نیست که شاسی ما طوری طراحی شده که سرمان پایین باشد همانگونه که دست خودمان نیست که یواش راه برویم
آن یکی شتر که جوابهای قاطر را شنید و دید این قاطر همه اش دنبال بهانه تغییر نکردن است ، بنابراین گفت :
قاطر عزیز تو درست میگی و حق با تو هستش
همش تقصیر این آدمیزاد است ! ما و شما پسرعمو هستیم می دانی چرا؟
اصل اسم ما اشتر است ولی آدمیزاد اسم ما را گذاشته شتر
اصل اسم شما هم استر است هر چند که شما را قاطر صدا می کنند
فرق بین اشتر و استر فقط نقاطش است که اشتر سه نقطه دارد ولی استر ندارد و همین سه نقطه باعث تعادل ما شده
در حالیکه شما این سه نقطه را ندارید و تعادل خود را از دست می دهید و به زمین می خورید
بنابراین به هیچ صورت تقصیر شما نیست
قاطر که از این استدلال خیلی خوشش آمد و دید بهترین استدلال برای بهانه تغییر نکردن فراهم شده ، گفت :
آفرین به تو شتر خردمند ، تو درست می گی تقصیر این آدمیزاد است که نقاط ما را برداشته و از اسم ما سه نقطه را برداشته است
بهانه ما برای تغییر نکردن چیست ؟
گفتمان یا دیالوگ این داستان از زبان قاطر ممکن است در پاره ای از اوقات از زبان ما نیز گفته شود بدون اینکه خودمان متوجه باشیم
ممکن است ما هم بهانه بیاوریم و زمین و زمان را به هم ببافیم که بعضی از تغییرات را نکنیم :
سیگار می کشیم و می دانیم اشتباه است ولی بهانه برای تغییر نکردن می آوریم که :
دیگه من عادت کردم و دست خودم نیست وگرنه ترکش می کردم
صبح دیر بلند می شویم و به کارهامون نمی رسیم بعد بهانه برای تغییر نکردن:
سیستم بدن من جوریه که نمی توانم صبحها زود از خواب بلند شوم
ورزش نمی کنیم و سلامتی ما در معرض خطر است بعد بهانه برای تغییر نکردن:
وقت نمی کنم که ورزش کنم و کار به من اجازه نمی دهد
زیاد می خوریم و چاق شده ایم و بعد بهانه برای تغییرنکردن:
چی کار کنم گشنم می شه و اگر نخورم غش می کنم
…..
یادمان باشد که قرار نیست صفر و یک باشیم یعنی یا بهانه می آوریم یا بهانه نمی آوریم بلکه ممکن است در بعضی از مواقع و برای بعضی از موارد بهانه بیاوریم و برای یکسری دیگر بهانه نیاوریم
پس حواسمان باید جمع باشد که این یک پیوستار است که به صورت درصدی بیان می گردد :
بهانه برای تغییر نکردن :
ورزش ۸۰ درصد
اهمال کاری ۹۰ درصد
زندگی زناشویی موفق ۲۰ درصد
درآمد بیشتر ۷۰ درصد
تغذیه مناسب ۵۰ درصد
….
همه را شیفته صحبت کردنتان کنید
مجموعه رایگان صوتی خوب فکر کردن و خوب حرف زدن در لحظه
اقدامک
لیستی از تغییراتی که دوست دارید انجام دهید بنویسید و به خودتان درصد بدهید که برای انجام و رسیدن به آن چه اندازه بهانه برای تغییر نکردن می آورید
خلاصه
بهانه برای تغییر نکردن فراهم می شود اگر حواس ما به آن جمع نباشد
بنابراین دقت کنیم که هیچ بهانه ای فرصت عرض اندام برای خودنمایی پیدا نکند
و در آخر یادمان باشد پیشرفت و موفقیت نسبی است و پیوستار
در مقابل آن بهانه و تنبلی و اهمال کاری نیز نسبی است و پیوستار
پس به خودمان درصد بدهیم و سعی کنیم تا درصد پیشرفت بالاتر و درصد بهانه پایین تر بیاید
پیشنهاد
به شما پیشنهاد میکنم مقاله زیر را مطالعه نمایید
معرفی کتاب
یکی از کتاب هایی که میتواند شما را در پیمودن مسیر تغییر و ترک عادت همراهی کند
کتاب : قانون جذب (law of attraction )
نویسنده : مایکل لوسیر
که از نظر علمی و آکادمیک به این موضوع پرداخته است
درود و سپاس استاد غریبیان گرامی
مقالهای بسیار زیبا و خواندنی بود. به خصوص که از گوهر جاودانه ادبیات پارسی، مثنوی در آن استفاده کردهاید و آن را به حکمت معنوی حضرت مولانا آمیخته بودید.
پیروز و نِویسا باشید
سلام ، ممنونم سرکارخانم استاد شیربیشه
ببخشید که از جوزه و تخصص شما وام گرفتم
در عظمت و بزرگی حضرت مولانا که هرچه بنویسند کم است
سپاسگزارم
با تشکر از مقاله زیباتون
خیلی جالب و زیبا و روون توضیح دادید
با تشکر
لطف و نظر شماست
ادبیات و روایات ما سرشار است از نکات زیبا و آموزنده تربیتی و روان شناسی که متاسفانه ما از این دید کمتر به آن پرداخته ایم
سلام خدمت استاد غریبیان
خیلی عالی بود. با یک حکایت مطلب بهانه هایی که برای تغییر نکردن میاریم رو توضیح دادید.
ممنون از مقاله خوبتون
خواهش می کنم
نوع نگاه شما خیلی ارزشمند است
امید است با همین نوع نگاهها بتوانیم تغییراتی بزرگ در خود و خانواده و جامعه مان بوجود بیاوریم
داستان جالبی بیان شده است و تصویر سازی خوبی ارایه شده است.
ممنون از حسن نظر شما
هم قرآن کریم و هم ادبیات غنی ما سرشار است از داستانهای آموزنده و هم تصویرسازی های زیبا
چقدر روان و سلیساین نکته را بیان کردید عالی بود
لطف و ناشی از نوع نگاه شماست
ممنونم
لطف شما و حسن نظر حضرتعالی است
ممنونم