شکست در تغییر

دلیل مهم شکست در تغییر

شکست در ترک عادت

دلیل مهم عدم ترک عادت و عدم تغییر

درماندگی آموخته شده

چرا نمی تونم تغییر کنم

چرا عوض نمی شوم

تصمیم تغییر و ترک عادت

خیلی وقتها تصمیم گرفتیم که:

این دفعه تغییر می کنم

این دفعه آخره که این کار را می کنم

حتما این عادت بدم را ترک می کنم

ولی نتیجه ای که حاصل شده :

شکست در تغییر یا شکست در ترک عادت بوده است

در این مقاله می خواهیم شما را با یکی از مهمترین دلیل شکست در تغییر یا شاید مهمترین دلیل شکست در تغییر آشنا کنم این دلیل با نام درماندگی آموخته شده نزد روانشناسان (  Learned helplessness  ) شناخته می شود :

درماندگی آموخته شده (دلیل مهم شکست در تغییر )

این داستان واقعی را حتما شنیده اید و می دانید که چگونه در سیرک یک فیل با این هیبت و ابهت و قدرت را مهار می کنند

بله زمانی که فیل کوچک بود او را با یک طناب می بستند و فیل کودک وقتی تلاش می کند که فرار کند یا به این ور و آن طرف برود این طناب نمی گذارد که فیل حرکت کند

پس فیل از کودکی می پذیرد که این طناب باعث می گردد تا او هیچ جرکتی نتواند انجام بدهد

بعد که بزرگتر هم می شود با همان طناب بسته می شود و بر اثر تفکری که در ذهنش شکل گرفته می پذیرد که این طناب نمی گذارد او هیچ حرکتی انجام بدهد

اینگونه است که فیل مهار میشود به همین راحتی با یک طناب ساده

که اگر فیل اراده کند می تواند آن را بکند

به  این اتفاقی که در مغز فیل می گذرد می گویند : درماندگی آموخته شده

درماندگی آموخته شده به فیل می گوید که قبلا تلاش کردی و موفق نشدی پس دوباره تلاش کردن بی معنی است

فیل درمانده است ؟

نه فیل کاملا قوی و نیرومند است

پس چرا خود را در برابر یک طناب ساده درمانده می داند ؟

چون درماندگی را آموخته و به خود تلقین کرده است

پس فیل یک درمانده آموخته شده است

نظریه درماندگی خود آموخته شده :

این نظریه توسط مارتین سلیگمن (روان شناس معروف آمریکایی ) مطرح شده است که بر اساس یک آزمایش معروف شکل گرفته است

در این آزمایش سلیگمن تعدادی سگ شرکت داشتند

سگها را در یک قفس می گذاشتند که توسط یک ورق آهن کوتاه به دو قسمت تقسیم شده بودند

زیر هر دو قسمت قفس ، شوک الکتریکی وصل شده بود که می توانست به سگ شوک وارد کند

در مرحله اول سگ وارد یک قسمت می شد و شوک الکتریکی به او وارد می شد و سگ برای فرار از شوک ، به سمت دیگر قفس می پرید که خبری از شوک نبود

در مرحله دوم سگ بعد از شوک الکتریکی به سمت دیگر می پرید ولی می دید که در آن قسمت نیز شوک الکتریکی هست

بعد از چندین بار تلاش ، دراز می کشید و شوک الکتریکی را تحمل می کرد و درمانده می شد

این در حالی بود که طرف دیگر شوک قطع شده بود و کافی بود تا به سمت دیگر بپرد ولی دیگر انگیزه ای برای امتحان کردن طرف دیگر قفس نداشت

در مقابل سگهایی نیز قرارداده شدند که به محض اینکه به طرف دیگر می پریدند شوک در طرف مقابل قطع بود و از پریدن خودشان نتیجه می گرفتند

در ادامه سلیگمن آزمایش خود را بسط داد و حتی همین دو گروه سگها را در مقابل تزریق سلولهای سرطانی قرار داد و متوجه شد که سگهایی که در هر دوطرف شوک بر آنها وارد شده بود بدنشان مقاومت کمتری در برابر سلولهای سرطانی نشان می دهد تا گروهی که در یک طرف با شوک مواجه بودند

این بود که نظریه درماندگی آموخته شده شکل گرفت.

باور تغییر را در آپارات دنبال کنید :

شکست مقدمه پیروزیست

نتیجه آزمایش :

این آزمایش برای اولین بار اثبات کرد :

که این رنج نیست که به ناامیدی منجر می شود. بلکه این فکر که کنترلی بر شرایط ندارید، متوقفتان می کند و این یعنی درماندگی آموخته شده

درماندگی آموخته شده مهمترین دلیل شکست در تغییر

همانگونه که از آزمایش و نظریه مارتین سلیگمن نتیجه گرفته شد :

ما انسانها نیز در مواقع مختلف همانگونه عمل می کنیم که سگها در این آزمایش عمل کرده اند

از کودکی انتظار داریم عملی که انجام می دهیم به جایزه یا پاداش مشخص و مورد انتظار ختم شود

وقتی انجام نمی شود و باز تکرار می کنیم و نتیجه ندارد

بعد از چندین بار تکرار ، از انجام آن عمل خودداری می کنیم

در حالیکه ممکن است بعد از هر بار نتیجه ای که مدنظر ماست به وقوع بپیوندد ولی ما دیگر انگیزه لازم را نداریم

و خودمان را گرفتار درماندگی آموخته شده کرده ایم

تفاوت افراد موفق و ناموفق در مواجهه با شکست در تغییر

هیچ فردی نمی تواند ادعا کند که در مواجهه با تغییر یا ترک عادت همان دفعه اول در تمامی آنها موفق شده است با پدیده ای به نام شکست در تغییر مواجه نشده است

بلکه همه در این موقعیت قرار گرفته اند یعنی شکست در تغییر یا شکست در ترک عادت

تفاوت افراد موفق و ناموفق :

فقط تفاوت افراد موفق و ناموفق در این است که :

افراد ناموفق درماندگی آموخته شده را پذیرفتند و با خودشان مدام این گفتگوی درونی را انتخاب کرده اند که :

من موفق نمی شوم و هیچ فایده ای ندارد

این عادت بد تا آخر عمر با من است و باید به آن عادت کنم

ولی افراد موفق با خودشان مدام این گفتگوی درونی را انتخاب کرده اند که :

اگر این بار موفق نشدم دفعه بعدی حتما موفق می شوم

من حتما موفق خواهم شد و تغییر خواهم کرد

من این عادت بد خودم را با عادت خوب جایگزین خواهم کرد

خلاصه :

هر انسانی در زندگیش علی الخصوص در موقعیت های مختلف با شکست و عدم پیروزی مواجه شده است ولی نباید درماندگی آموخته شده را انتخاب کند و فکر کند که هیچ وقت موفق نخواهد شد علی الخصوص در مواجهه با شکست در تغییر

اگر شکست در تغییر و شکست در ترک عادت را به عنوان اصل بدیهی خود بپذیرد ، هیچ زمان موفقیت فردی و اجتماعی را تجربه نخواهد کرد

اقدامک :

چند دقیقه با خودتان خلوت کنید و بررسی کنید که

چند بار شده این فکر از ذهنتان خطور کرده که فایده ای ندارد من چندین بار این را امتحان کردم و موفق نشدم پس نمی توانم !

و حتی بی خیال آن شده اید و آن را فراموش کرده اید ؟

اگر اینگونه بوده :

آن کار را بر روی یک برگه بنویسید و زیرش بنویسید که من موفق خواهم شد تا این کار را به نتیجه برسانم

پیشنهاد :

به شما پیشنهاد می کنیم :

حالا که با نظریه درماندگی آموخته شده به عنوان یکی از دلایل مهم شکست در تغییر آشنا شده اید

مقاله زیر را نیز مطالعه کنید تا قدمی بزرگ در جهت تغییر و ترک عادت خودتان بردارید

مقاله تغییر زندگی در ده دقیقه